بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ
به مناسبت روز قلم
«ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ»
«ن، سوگند به قلم و آنچه نقش میزند.»
یادم میآید اولین بار که این آیه را خواندم برایم سؤال شد "چرا خداوند به قلم سوگند یاد کرده است؟"
همان موقع به مداد خودم فکر کردم و خدا را در نظرم به اندازهی آن قلم کوچک شمردم.(استغفرالله من جهلی) و این بارها اتفاق میافتاد. اگرچه برای رسیدن به جواب تلاشی نکردم، اما همچنان مسأله برایم گنگ مینمود.
سالها بعد وقتی دوباره توجهم به این آیه شریفه معطوف شد، زمانی بود که با روایت «مِدادُ الْعُلَمآءِ أَفْضَلُ مِنْ دِمآءِ الشُّهَداءِ.» مواجه شده بودم. علامت سؤالی که برایم پررنگتر شد.
امروز دریافتهام قلم قدرت فراوانی دارد. میتواند زندگی یک نفر را نجات دهد، یا دیگری را از این حق محروم کند. میتواند امنیت و آزادی کسی را به خطر بیندازد یا امان نامهای شود برای رهایی.
میتواند در عین اینکه اسیر و در بند است، از آزادی بگوید و پرواز بیاموزد.
میتواند هجو بنویسد بیقاعده؛ مدح بنویسد بی شائبه؛ واقعهای را شکل طنز دهد، یا رؤیایی را تحریر کند.
میتواند خون ساکنان یک وطن را مباح کند، بی آنکه از قانونی تبعیت کند، یا آنان جرمی را مرتکب شده باشند؛ و میتواند قانون یا قراردادی بنویسد که نجات بخش ملتی باشد.
میتواند شعری باشد حماسی، که خون خلق را به جوش آورد؛ یا غزلی باشد که غزال خیال را بخراماند.
میتواند رسواگر شود عاشق را و اغواگر شود معشوق را.
میتواند خلق کند یا بمیراند. ذره را بشکافد و مسافتها را محاسبه کند.
میتواند در سکوت کامل حق را در کمال استقامت بپای دارد؛ و میتواند باطل را برابر حق عَلَم کند.
خلاصه، این به ظاهر کوچک قامت، اما بلند عزم، آینهی تمام نمای صاحبش شده.
و عجب ترازویی است، که فکر ناقص را میتوانی از ذهن بیمار تشخیص دهی؛ و حتّی اثر عداوت و حسد را، از اثر مهر و شفقت.
میشود بدانی این قلم در دست کسی بوده که عاشقانه و شاعرانه زیسته، یا کسی که تلاش کرده خود را به واژهی عشق بیاویزد؛ بیآنکه هیچگاه در مه لطیف عشق قدم زده باشد؛ و یا با معجزهی عشق، زنگار از دل زدوده و آهن وجود را صیقل داده باشد.
این حالِ قلمِ دنیاست، تا حالِ قلمِ أعلی چه باشد.
تاریخ نگاشت: 97/04/14
.: Weblog Themes By Pichak :.